گفتوگو با احسانراد
نايبرييس انجمن صنفي مرمت يزد
كفسازي غيراصولي معابر آسيبهاي سيل را تشديد كرده است
وزير ميراث فرهنگي: 735 بنا و محوطه تاريخي
و گردشگري دچار آسيب شده است
فرزانه قبادي
5 سال پيش وقتي يزديها براي ثبت بافت تاريخي شهرشان در فهرست ميراث جهاني يونسكو، دست به دست هم دادند و در اقدامي بيسابقه، با تشكيل گروههاي مردمي به كمك ميراث فرهنگي آمدند و شرايط را براي تحقق اين امر فراهم كردند، نشان دادند كه به خوبي از اهميت هويت شهري و تاريخي براي يك جامعه، آگاهند. آنها در روزهاي اخير باز هم بر اين موضوع صحه گذاشتند. در سيل سراسري اخير كه كام بسياري از ما را تلخ كرد، اهالي يزد با همدلي و همراهي و كار گروهي توانستند مواجهه با يك حادثه تلخ را كه در جامعه ما اغلب با «بحرانِ مديريت بحران» روبهرو ميشود، تبديل به يك همدلي تحسينبرانگيز كنند. از خانههاي بومگردي كه اعلام كردند براي اسكان رايگان شهروندان آسيبديده آمادگي دارند تا اصناف مختلف، از راننده كاميون تا تعميركار لوازم برقي و قاليشوييها كه آمادگي خود را براي ارايه خدمات به همشهريان اعلام كردند و حتي روانشناساني كه اعلام كردند براي ارايه خدمات رايگان روانشناسي و مشاوره به كساني كه دچار سوگ يا وحشت از حادثه هستند آمادگي دارند، همه به شكلي مصداق تبديل كردن غم بزرگ به كاري بزرگ بود. يزديها به جاي دامن زدن به آشفتگيهاي پس از بحران، با تكيه بر اصول كار تيمي، بحران بيسابقه شهرشان را مديريت كردند. در روزهاي اخير بسياري از فعالان ميراث فرهنگي، علاوه بر نگراني براي شهروندان آسيبديده از سيل، نگران بافت تاريخي ارزشمند شهر يزد و شهرهاي اطراف بودند. انتشار تصاويري از تخريب خانههاي تاريخي در تفت و شهرهاي ديگر به اين نگراني دامن زد. مديركل ميراث فرهنگي، استان يزد ديروز به ايلنا گفته خسارات وارده از سيل به تاسيسات و بناهاي استان يزد بيش از ۱۳50 ميليارد تومان برآورد شده و ۲۰۰ اثر بيش از ۵۰درصد آسيب ديده و تخريب شدهاند و حدود ۴۰۰ بنا و معبر تخريب جزيي داشتهاند. در كنار تمام اقدامات مردمي كه براي نجات و حفاظت از بافت تاريخي شهر صورت گرفت، انجمن صنفي مرمت يزد، يكي از نهادهايي بود كه به شكل تخصصي به مقوله آسيبهاي وارده به شهر تاريخي ورود كرده و با انتشار فراخواني عمومي، از متخصصان معماري و مرمت براي پايش بافت تاريخي، دعوت به همكاري كرد. انجمني كه از سال 98 فعاليت خود را با حضور فارغالتحصيلان مرمت و معماري آغاز كرده و پيشكسوتان مجرب حوزه مرمت را هم در كنار خود دارد، در حادثه اخير به خوبي توانست با نگاهي تخصصي به آسيبهاي سيل بپردازد. جزييات اتفاقات اين چند روز را از احسان راد، نايبرييس اين انجمن جويا شديم. راد دانشآموخته معماري است و نقدهايي كارشناسانه به اقداماتي كه شهرداري در سالهاي اخير در بافت تاريخي انجام داده، دارد. يكي از نكات مهمي كه او در سخنانش اشاره ميكند، اين است كه برخلاف تصورات ايجاد شده، بافت تاريخي از اين بحران سربلند بيرون آمده است.
انتشار فراخوان انجمن صنفي مرمت براي همكاري متخصصان در زمينه پايش بافت تاريخي يكي از اتفاقات مثبتي بود كه در روزهاي سختي كه مردم با بحران بيسابقهاي روبهرو شده بودند، تا حدودي باعث ايجاد دلگرمي شد، چطور شد كه انجمن به موضوع ورود كرد و تا به حال چه اقداماتي انجام شده است؟
انجمن صنفي مرمت از سال 1398 توسط گروهي از فارغالتحصيلان رشته مرمت و معماري شكل گرفته و در حال حاضر 52 عضو متخصص و 200 عضو عمومي دارد. انجمن در طول سالهاي فعاليت خود در مباحث فني و تخصصي و اتفاقات حساسي كه در شهر يزد ميافتد واكنشهايي داشته و اقداماتي انجام داده است. درخصوص سيل و بارندگي اخير، بايد بگويم بافت تاريخي يزد در موقعيتي قرار دارد كه سيل آسيب چنداني به آن نرسانده است. به اين دليل كه مسيلهاي آب موجود در اين محدوده باعث شده كه دفع آب صورت گيرد. اما در عين حال اتفاقي كه براي بافت تاريخي شهر افتاده است اين است كه تعدادي بناها در اين محدوده يا تعدد مالك دارند يا به حال خود رها شدهاند و به آنها رسيدگي نشده، همين موضوع باعث شده كه بارشها باعث تخريب و آسيب جدي به اين بناها شود. علاوه بر اين، در مناطقي شاهد فرونشست زمين بوديم. دليل اين امر تخريبهاي قبلي بناها در بخشهايي از شهر توسط شهرداري بود. زيرزمين اين بناها بعد از تخريب با خاك دستي يا ماسه پر شدهاند. نفوذ رطوبت، حجم اين خاك و ماسه را كم كرده و در نتيجه باعث فرونشست ميشود. تصاويري كه در شبكههاي اجتماعي منتشر شده كه نشان ميدهد ماشينها داخل يك حفره افتادهاند، نتيجه همين مداخله غيراصولي شهرداري است و بخشي از نابساماني كه در بارندگي اخير به وجود آمد به همين دليل بود. بعد از شروع بارندگيها و اتفاقاتي كه در پي آن افتاد، بنا بر مسووليتي كه هر كدام از اعضاي انجمن داشتند، هر كدام با روش خود براي نجات برخي بناها كه ميدانستند در معرض خطر است، اقداماتي را انجام دادند. دوستاني بودند كه با هزينه شخصي پمپ تهيه كردند، آب منازل و جاهايي كه آبگرفتگي داشت را تخليه كردند. يا گرفتگي ناودانها را با ابزارهايي كه در دسترس بود، برطرف كردند. در مناطقي كه آبگرفتگي شديد بود، با كمك اهالي از عبور ماشينها يا وسايل نقليه سنگين جلوگيري شد كه نشست زمين اتفاق نيفتد. حجم كار زياد بود و نيروي متخصص براي بررسي آسيبها كافي نبود. روز دوم بعد از حادثه، دوستان به اين جمعبندي رسيدند كه يك اطلاعرساني انجام دهيم و از كساني كه علاقهمند هستند دعوت به همكاري كنيم و يك تيم پايش شكل بگيرد و در درجه اول عرصه ثبت جهاني يزد مورد پايش قرار گرفته و خسارات وارده بررسي شود. تا امروز حدود 60 تا 70 داوطلب متخصص به ما پيوستند و حدود 300 -200 پيام اعلام آمادگي داشتيم. تا شنبه شب گذشته، تمام محدوده عرصه جهاني پايش و دادههاي GIS گردآوري شده است. تمام خسارتها جزء به جزء با كيفيتي كه اتفاق افتاده دستهبندي شده و كاملا مشخص است كه چه بخشهايي آسيب ديده و چه موقعيتي دارند. در حال برنامهريزي هستيم تا در گام دوم محلات خارج از عرصه جهاني يزد كه در حريم ثبت ملي يزد هستند مورد بررسي قرار گيرد. داوطلبان گروهبندي شدهاند، هر گروه از يك سرگروه، يك كارشناس فني و اعضايي كه مسووليت پايش را دارند تشكيل شده است. يكي از چالشها اين است كه بخش عمده بافت تاريخي بناهاي شاخصي است كه دراختيار اوقاف است و متاسفانه در غالب موارد اقدامي براي نجات آنها انجام نشده، از طرفي امكان ورود به آن بناها هم وجود ندارد. در حال انجام هماهنگيهايي هستيم كه كارشناسان گروه بتوانند وارد اين بناها شده و بررسيهاي لازم را انجام دهند تا براي اين مجموعه بناها هم برنامهريزي لازم صورت گيرد.
به آسيبهايي كه اقدامات شهرداري باعث بروز آنها شده اشاره كرديد، اين اقدامات تا چه ميزان آسيبهاي سيل را تشديد كرده است؟
گفته ميشود ميزان بارندگي روزهاي اخير كه منجر به آسيب شد، حدود 48 ميليمتر بارش در عرض يك ساعت بوده و تا جايي كه من اطلاع دارم بارش نهايي كه در ايستگاه راهآهن يزد اندازهگيري شده، نزديك به 90 ميليمتر اعلام شده كه دو برابر ميانگين بارش سالانه يزد تخمين زده ميشود. تا حدودي اين آسيبها ميتواند طبيعي باشد، اما برخي اقدامات اين موضوع را تشديد كرده است. پاركينگهاي درون محلهاي يكي از اين موارد هستند. اين پاركينگها اغلب در زميني كه قبلا خانهاي مخروبه قرار داشته ساخته شدهاند. بستر اين پاركينگها به شكل اصولي مقاومسازي نشده است. زيرزمين يا چاه آبي كه در خانه مخروبه قرار داشته با خاك پر شده و روي آن آسفالت قرار گرفته، بعد از بارندگي رطوبت وارد خاكي كه اين زيرزمين را پر كرده، ميشود و به مرور تاب تحمل كمترين وزن حتي وزن يك خودرو را ندارد و در نتيجه نشست ميكند. اين موضوعي است كه شهرداري يزد بايد براي آن فكري كند. تمام پاركينگهاي درون محلهاي تخليه شوند يا كاربري ديگري پيدا كنند يا اگر قرار است كاربري پاركينگ داشته باشند، زيرسازي مناسبتري براي آنها انجام شود. شهرداري در اين زمينه قصور كرده و لازم است درباره پاركينگهاي درون محلهاي يك تجديدنظر اساسي انجام دهد. در عين حال موضوع بسيار حياتي و مهم در شهر يزد، كفسازي معابر است. موزاييكهاي سيماني كه كف معابر را پوشانده به هيچوجه امكان جذب آب به زمين را نميدهد. مجموع آبهاي سطحي از طريق يك حلقه چاه جذبي كه در مواردي به قنات وصل است و در مواردي به يك پوكه چاه، دفع ميشوند. اما نكته اين است كه ورودي اين چاه يك حفره كوچك در حد يك لوله به قطر 90 تا 100 ميليمتر است كه بايد آبهاي سطحي يك كوچه صد يا دويست متري را جذب كند. گاهي مسير ورودي به چاه گرفتگي پيدا ميكند و باعث آبگرفتگي معابر ميشود. نكته دوم اين است كه چاه جذبي ظرفيت محدودي دارد، وقتي ظرفيت آن پر ميشود باز هم باعث آبگرفتگي معابر ميشود.
راهكار جلوگيري از اين اتفاق در حوادث مشابه چيست؟
اگر شهرداري قرار است براي كفسازي معابر از كفپوشهاي نامناسب استفاده كند، راهكار اين است كه در فواصل مختلف كوچهها چاه جذبي حفر شود. مثلا به فاصله 20 تا 30 متر از هم يك چاه جذبي وجود داشته باشد و در عين حال شيب كوچهها در طول متغير تقسيم شود تا آبگرفتگي اتفاق نيفتد. در بارندگي اخير ما شاهد هستيم كه اغلب جدارههاي بيروني بناها آسيب ديدهاند. موارد معدودي وجود دارد كه خانه از مركز تخريب شده يا آسيبديده باشد. معناي اين اتفاق اين است كه در كوچه اتفاقي افتاده كه باعث تخريب شده و آن اتفاق اين است كه 40 -30 ناودان آب را وارد كوچه كردهاند و اين حجم از آب بايد وارد چاه جذبي كه در كوچه قرار دارد شود و اين چاه يك حفره كوچك دارد كه جوابگوي حجم بالاي آب نيست. شهرداري صرفا جهت اينكه متراژي اعلام كند و بگويد كه چند هزار متر از كوچههاي بافت تاريخي را سنگفرش كرده، اين اقدام را به صورت غيراصولي انجام داده و منجر به اين اتفاق شده است.
حفر چاه جذبي در كوچهها باعث فرونشست نميشوند؟ بارندگيهايي با اين وسعت و شدت ممكن است هر 40 سال يكبار رخ دهد، اما حفر اين چاهها ميتواند در بلندمدت آسيبزا باشد.
اصل موضوع كفسازي با سنگفرش سيماني براي كوچههاي يزد كار اشتباهي است. فرض كنيد كوچهاي كه بستر آن قابل نفوذ باشد، به خودي خود آب را جذب ميكند، بخشي از آب هم وارد چاههاي جذبي ميشود. الان اتفاقي كه افتاده اين است كه كفسازي باعث روان شدن و حركت آب در معابر و جمع شدن آب در دهانه چاه شده است، اين امر باعث ميشود ظرفيت چاه جذبي با سرعت بيشتري پر شود. بله درست است حفر چاه جذبي ميتواند آسيبزا باشد، اما مواد استفاده شده براي كفسازي مناسب نيست و براي اين كفپوش تنها راه حفر چاه جذبي است. اين نكته را هم اضافه كنم كه تصاوير هوايي نشان ميدهد 90درصد بناهايي كه سالم هستند و مشكلي برايشان پيش نيامده، اين كفسازي در اطراف آنها كمتر صورت گرفته است يا ساكناني داشته كه با كمك پمپ خروجي آب را كنترل ميكردند تا آب در يك نقطه جمع نشود.
گفتيد اعضاي انجمن مرمت با همراهي نيروهاي داوطلب و مجموعه ميراث فرهنگي استان كل بافت را پايش كردهاند در حال حاضر ارزيابي كلي شما از وضعيت بافت چيست؟ اگر بارندگي مشابه اتفاق بيفتد پيشبيني شما چيست؟ چه اقداماتي بايد براي پيشگيري از بروز اتفاقات و آسيبهاي بيشتر صورت گيرد؟
در گذشته بارها بارندگيهاي شديد در يزد اتفاق افتاده است. اگر اشتباه نكنم سال 36 يك سيل شديد در يزد اتفاق افتاده و خسارات بسياري داشته، سالهاي قبل از آن هم اتفاقات مشابه افتاده و سالهاي بعد هم خواهد بود، اين يك پديده طبيعي است. اما موضوعي كه بايد به آن توجه شود اين است كه ما بايد كمترين مداخله را در سيستمي كه از گذشته در اين شهر تاريخي وجود داشته، انجام دهيم. يعني مسيلهاي خروجي آب و رودخانهها را پاكسازي كنيم يا اگر مداخلهاي در آن انجام داده يا كاري كردهايم كه اين مسيلها مسدود شود آن را برطرف كنيم. باز هم تاكيد ميكنم مهمترين موضوع در بافت تاريخي يزد، كفسازي معابر است كه بايد حتما در آن تجديدنظر شود. هم در نوع مواد مورد استفاده و هم در نوع كفسازيها و شيببندي مناسب آنها.ما با 48 ميليمتر بارندگي در يك ساعت مواجه شديم، اين اتفاق نادري است. نميخواهم بگويم شهرداري يا ميراث فرهنگي كاري نكردهاند. اما اين را هم بايد در نظر گرفت كه اين اتفاق نادر بوده، بايد در آينده براي موارد مشابه آمادگي داشته باشيم و پيشبينيهاي لازم را انجام دهيم و اين تجربهاي باشد براي مديران كه كمي بيشتر آيندهنگر باشند و فقط شرايط موجود را در تصميماتشان در نظر نگيرند.
در ساعات اوليه اخباري منتشر شد كه بيشتر باعث نگراني مردم شد و آن اينكه گفته شد بافت تاريخي بايد تخليه شود، در حالي كه ساكنان بافت تاريخي به خوبي توانسته بودند منازل خود را از آسيب تا حد امكان حفظ كنند و همين اقدامات باعث شد از يك فاجعه جلوگيري شود و نكته مهمتر كه بايد به آن اشاره كنم اين است كه نسبت به بافت جديد و بافت ميانه و فرسوده، بافت تاريخي سربلند از اين حادثه بيرون آمد. اغلب آسيب و تخريبها مربوط به بافت ميانه و بافت فرسوده بود كه خارج از بافت تاريخي قرار دارند. در بافت ميانه خانههاي ساخته شده با قدمت 30 تا 50 سال قرار دارند كه اغلب اسكلت آهني دارند و به نوعي معماري آنها بين سنت و مدرنيته گير كرده و خانههايي هستند كه با اندك اتفاقي -از قبيل بارندگيهاي شديد- آسيب ميبينند. ما در بافت جديد يزد شاهد بيشترين آسيبها و آبگرفتگيها بوديم.
يكي از مواردي كه در سيل اخير قابل توجه بود، مشاركت مردمي در يزد بود، شما هم اشاره كرديد كه از فراخوان انجمن استقبال شد و افراد كارشناس زيادي مراجعه كردند تا از تخصص خود براي نجات بافت تاريخي استفاده كنند، مشاركت مردمي و كمك تخصصي در اين چند روز را چطور ارزيابي ميكنيد؟
بخش عمدهاي از داوطلباني كه به انجمن مراجعه كردند فارغالتحصيلان و دانشجويان رشتههاي معماري و مرمت و عمران هستند كه با نگاه فني و تخصصي وارد اين جريان شدند و از آنجا كه تاحدودي هم به بافت تاريخي و پايش و بحثهاي فني مرمت و معماري اشراف دارند، مسائل موجود را به خوبي و به شكل اصولي انعكاس ميدهند. همين خصوصيت باعث شد سرعت پايش بافت به شكل چشمگيري افزايش پيدا كند. اين اقدام باور نكردني بود، به شخصه از اين اقدام و جمعي كه شكل گرفت لذت بردم. اين را هم لازم است اضافه كنم كه كاركنان ميراث فرهنگي واقعا در اين چند روز با دست خالي و نيروي كم، تلاش كردند. از رييس كل ميراث فرهنگي و معاونان و رييس پايگاه ميراث جهاني يزد تا روابط عمومي و... حضور داشتند. نيروهاي يگان حفاظت ميراث زير باران با موتور در بافت گشت ميزدند كه اگر آسيب در بنا يا مورد حادي بود، گزارش كنند. در مجموع در روزهاي اخير يك كار فوقالعاده تيمي و تخصصي خوبي شكل گرفت كه نتايج قابل توجهي هم داشت. در كنار حال بدي كه خسارتها و جانباختن هموطنان به ما داده بود اين اتفاق بسيار مثبت و روحيهبخش بود. در تيمي كه با ما همكاري دارند، فقط اهالي يزد حضور ندارند، از شهركرد، اصفهان، مشهد، شيراز، شمال كشور و شهرهاي ديگر كساني كه ساكن يزد هستند به نوعي همراه ما بودند.
و سخن آخر؟
حساسيتها در مورد بافت تاريخي شهر يزد به دليل جهاني بودن بسيار بيشتر است، اما بايد رسانهها به اين نكته هم توجه كنند كه شهرهاي ديگر استان يزد نيز بافتهاي تاريخي ارزشمندي دارند كه آنها هم در سيل دچار آسيب شده و نياز به توجه ويژه دارند. ميبد، اردكان، ابركوه، تفت و مناطق ديگر استان هم بايد مورد توجه قرار گيرند. در بافت تاريخي يزد كه اينقدر در مورد آن ابراز نگراني ميشود، شرايط تاحدودي كنترل شده، هتلهاي شهر فعال هستند و گردشگران در شهر حضور دارند، اما بازتاب رسانهاي متمركز بر شهر يزد، باعث بروز نگرانيهايي شده كه بهتر است روي بافت تاريخي ديگر شهرها متمركز شود تا مسوولان به آن مناطق هم توجه كنند و رسيدگي لازم در مورد آنها هم با سرعت بيشتري انجام شود.